نفحات 8: پدر و مادر بزرگوار امام علی النقی الهادی علیه السلام
پدر بزرگوارشان
پدر امام هادى علیه السلام امام جواد علیه السلام فرزند على بن موسى الرضا علیه آلاف التحیه و والثناء فرزند و وارث امامت موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام، اصیل ترین و ریشه دارترین خاندان عرب در اسلام مى باشد و بشریت هرگز خاندانى بدین عظمت و بزرگوارى را جز همین خاندان به خود ندیده است . این خاندان معلم انسانیت در پیمودن مسیر کمال بوده اند و خداوند به وسیله آنان و با خون شهیدانشان شجره طیّبه توحید را آبیارى نموده است .
پدر امام هادى علیه السلام ، حضرت جواد علیه السلام از نوابغ و اعجوبه هاى روزگار بود و پس از وفات پدر (حضرت رضا علیه السلام) در سن هشت سالگى (حدود هفت سال و چند ماه ) امامت عامه مسلمین و مرجعیّت دینى را به عهده گرفت .
مادر گرامی آن حضرت
همانطور که بارها گفته ایم اسلام تمام تلاش خود را بر وحدت جامعه و اتفاق کلمه گذاشت و صداى : «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثى ... » در داد و با دستورات خود ریشه تفرقه و تفاخر نژادى را خشکاند. امامان ما در تک تک حرکات و سکنات خود بیانگر نظر قرآن و اسلام درباره وحدت نژادى و تساوى مردم بودند و عملا در این راه گام بر مى داشتند و فرقى میان سفید و سیاه (جز به تقوا) نمى گذاشتند و براى از بین بردن اختلافات ویرانگر، پیش قدم شده با کنیزان ازدواج مى کردند، امام سجاد علیه السلام با کنیزى ازدواج کرد و زید بن على - شهید همیشه جاوید - از این پیوند مبارک به دنیا آمد.
یکى از اصحاب امام جواد علیه السلام - به نام محمّد بن فرج حکایت کند:
روزى حضرت ابوجعفر، امام جواد علیه السلام مرا در محضر مبارک خویش فرا خواند.وقتى بر آن حضرت وارد شدم و نشستم ، اظهار داشت : امروز قافله اى به این محل آمده است و تعدادى کنیز براى فروش همراه خود آورده اند. و سپس کیسه اى را - که مبلغ شصت دینار در آن بود - تحویل من داد و ضمن فرمایشاتى ، مطالبى را پیرامون کنیزى بیان نمود؛ و حالات و خصوصیّات آن کنیز را از جهت قیافه ، قامت و لباس توصیف کرد.
بعد از آن که امام جواد علیه السلام ، مطالب لازم را بیان نمود، به من دستور داد تا به سمت آن قافله حرکت کنم و آن کنیز مورد نظر را خریدارى نمایم . پس طبق دستور حضرت حرکت کردم ، هنگامى که به محل فروش کنیزان رسیدم ، کنیزان را یکى پس از دیگرى تفحّص و جستجو کردم تا سرانجام ، کنیز مورد نظر حضرت جواد علیه السلام را - که توصیف و معرّفى نموده بود - پیدا کردم . و در نهایت ، او را به همان مقدارى که حضرت داده بود خریدارى کرده و خدمت امام علیه السلام آوردم .
این کنیز نامش سمانه (جمانه) بود؛ و طبق اقرار و اعتراف خودش ، دست هیچ نامحرمى به او دراز نشده بود؛ و صحیح و سالم در خدمت امام محمّد جواد علیه السلام حضور یافت .
امام جواد علیه السلام نیز با این کنیز ازدواج نمود و امام على هادى علیه السلام ثمره این ازدواج بود.
امام جواد علیه السلام براى تربیت و تهذیب همسر خود که با مفاهیم اسلامى آشنا نبود وى را در کنار دختران پیامبر - صلى اللّه علیه و آله - این اسوه هاى عفت و طهارت قرار داد و خود عهده دار تعلیم وى گشت . سلوک روحى و جاذبه امام و زنان حرم آنچنان نیرومند بود که بتدریج از این کنیز، پارسایى شب زنده دار و صالحه اى قارى قرآن و تالى آیات الهى به وجود آورد که این مطلب به وسیله راویان آثار نقل شده است . این زن شایسته ، نتیجه تهجد و تلاوت شبانه خود را دید و به بالاترین مرتبه افتخار دست یافت و رشک برین گشت زیرا افتخار مادرى امامى از امامان شیعه و سرورى از سروران مسلمین را کسب کرده بود. او عضوى از خاندانى گشته بود که خداوند آنان را پناهگاه بندگان و کشتى نجات قرار داده بود.
امام هادى علیه السلام ، ضمن فرمایشاتى در رابطه با منزلت و مقام والاى آن بانوى مکرّمه و بزرگوار، چنین اظهار نمود:
مادرم ، زنى با معرفت و با فضیلت بود؛ و نسبت به من معرفت کامل داشت
و تمام مسائل و حقوق الهى را در همه موارد رعایت مى کرد، او اهل بهشت مى باشد.
و سپس افزود: تا قبل از پدرم ، حضرت جواد الا ئمّه علیه السلام دست هیچ انسانى به
او نزدیک نشده بود.
اما مورخین در نام مادر حضرت اختلاف کرده اند و ما برخى از این اقوال را ذکر مى کنیم :
1 - سمانه مغربیه معروف به بانو «امّ الفضل».
2 - ماریه قبطیه .
3 - یدیش .
4 - حویت .