قرارگاه مجازی پدافند غیر عامل

ما مدعیان صف اول بودیم... از آخر مجلس شهدا را چیدند...
سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۱، ۰۷:۰۹ ب.ظ

نفحات 8: پدر و مادر بزرگوار امام علی النقی الهادی علیه السلام

پدر بزرگوارشان

پدر امام هادى علیه السلام امام جواد علیه السلام فرزند على بن موسى الرضا علیه آلاف التحیه و والثناء فرزند و وارث امامت موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام، اصیل ترین و ریشه دارترین خاندان عرب در اسلام مى باشد و بشریت هرگز خاندانى بدین عظمت و بزرگوارى را جز همین خاندان به خود ندیده است . این خاندان معلم انسانیت در پیمودن مسیر کمال بوده اند و خداوند به وسیله آنان و با خون شهیدانشان شجره طیّبه توحید را آبیارى نموده است .

پدر امام هادى علیه السلام ، حضرت جواد علیه السلام از نوابغ و اعجوبه هاى روزگار بود و پس از وفات پدر (حضرت رضا علیه السلام) در سن هشت سالگى (حدود هفت سال و چند ماه ) امامت عامه مسلمین و مرجعیّت دینى را به عهده گرفت .

 

مادر گرامی آن حضرت

همانطور که بارها گفته ایم اسلام تمام تلاش خود را بر وحدت جامعه و اتفاق کلمه گذاشت و صداى : «یا ایها الناس ‍ انا خلقناکم من ذکر و انثى ... » در داد و با دستورات خود ریشه تفرقه و تفاخر نژادى را خشکاند. امامان ما در تک تک حرکات و سکنات خود بیانگر نظر قرآن و اسلام درباره وحدت نژادى و تساوى مردم بودند و عملا در این راه گام بر مى داشتند و فرقى میان سفید و سیاه (جز به تقوا) نمى گذاشتند و براى از بین بردن اختلافات ویرانگر، پیش قدم شده با کنیزان ازدواج مى کردند، امام سجاد علیه السلام با کنیزى ازدواج کرد و زید بن على - شهید همیشه جاوید - از این پیوند مبارک به دنیا آمد.

یکى از اصحاب امام جواد علیه السلام - به نام محمّد بن فرج حکایت کند:

روزى حضرت ابوجعفر، امام جواد علیه السلام مرا در محضر مبارک خویش فرا خواند.وقتى بر آن حضرت وارد شدم و نشستم ، اظهار داشت : امروز قافله اى به این محل آمده است و تعدادى کنیز براى فروش همراه خود آورده اند. و سپس کیسه اى را - که مبلغ شصت دینار در آن بود - تحویل من داد و ضمن فرمایشاتى ، مطالبى را پیرامون کنیزى بیان نمود؛ و حالات و خصوصیّات آن کنیز را از جهت قیافه ، قامت و لباس توصیف کرد.

بعد از آن که امام جواد علیه السلام ، مطالب لازم را بیان نمود، به من دستور داد تا به سمت آن قافله حرکت کنم و آن کنیز مورد نظر را خریدارى نمایم . پس طبق دستور حضرت حرکت کردم ، هنگامى که به محل فروش کنیزان رسیدم ، کنیزان را یکى پس از دیگرى تفحّص و جستجو کردم تا سرانجام ، کنیز مورد نظر حضرت جواد علیه السلام را - که توصیف و معرّفى نموده بود - پیدا کردم . و در نهایت ، او را به همان مقدارى که حضرت داده بود خریدارى کرده و خدمت امام علیه السلام آوردم .

این کنیز نامش سمانه (جمانه) بود؛ و طبق اقرار و اعتراف خودش ، دست هیچ نامحرمى به او دراز نشده بود؛ و صحیح و سالم در خدمت امام محمّد جواد علیه السلام حضور یافت .

امام جواد علیه السلام نیز با این کنیز ازدواج نمود و امام على هادى علیه السلام ثمره این ازدواج بود.

امام جواد علیه السلام براى تربیت و تهذیب همسر خود که با مفاهیم اسلامى آشنا نبود وى را در کنار دختران پیامبر - صلى اللّه علیه و آله - این اسوه هاى عفت و طهارت قرار داد و خود عهده دار تعلیم وى گشت . سلوک روحى و جاذبه امام و زنان حرم آنچنان نیرومند بود که بتدریج از این کنیز، پارسایى شب زنده دار و صالحه اى قارى قرآن و تالى آیات الهى به وجود آورد که این مطلب به وسیله راویان آثار نقل شده است . این زن شایسته ، نتیجه تهجد و تلاوت شبانه خود را دید و به بالاترین مرتبه افتخار دست یافت و رشک برین گشت زیرا افتخار مادرى امامى از امامان شیعه و سرورى از سروران مسلمین را کسب کرده بود. او عضوى از خاندانى گشته بود که خداوند آنان را پناهگاه بندگان و کشتى نجات قرار داده بود.

امام هادى علیه السلام ، ضمن فرمایشاتى در رابطه با منزلت و مقام والاى آن بانوى مکرّمه و بزرگوار، چنین اظهار نمود:

مادرم ، زنى با معرفت و با فضیلت بود؛ و نسبت به من معرفت کامل داشت و تمام مسائل و حقوق الهى را در همه موارد رعایت مى کرد، او اهل بهشت مى باشد.
و سپس افزود: تا قبل از پدرم ، حضرت جواد الا ئمّه علیه السلام دست هیچ انسانى به او نزدیک نشده بود.

 اما مورخین در نام مادر حضرت اختلاف کرده اند و ما برخى از این اقوال را ذکر مى کنیم :

1 - سمانه مغربیه  معروف به بانو «امّ الفضل».

2 - ماریه قبطیه .

3 - یدیش .

4 - حویت .



نوشته شده توسط جواد نجمی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قرارگاه مجازی پدافند غیر عامل

ما مدعیان صف اول بودیم... از آخر مجلس شهدا را چیدند...
صلوات بر امام هادی (ع)
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِیِّ الْأَوْصِیَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِیَاءِ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّینِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلاَئِقِ أَجْمَعِینَ‏ اللَّهُمَّ کَمَا جَعَلْتَهُ نُوراً یَسْتَضِی‏ءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِیلِ مِنْ ثَوَابِکَ‏ وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِیمِ مِنْ عِقَابِکَ وَ حَذَّرَ بَأْسَکَ وَ ذَکَّرَ بِآیَاتِکَ وَ أَحَلَّ حَلاَلَکَ وَ حَرَّمَ حَرَامَکَ‏ وَ بَیَّنَ شَرَائِعَکَ وَ فَرَائِضَکَ وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِکَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِکَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِیَتِکَ‏ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیَائِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِین‏

نویسندگان

پدر بزرگوارشان

پدر امام هادى علیه السلام امام جواد علیه السلام فرزند على بن موسى الرضا علیه آلاف التحیه و والثناء فرزند و وارث امامت موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام، اصیل ترین و ریشه دارترین خاندان عرب در اسلام مى باشد و بشریت هرگز خاندانى بدین عظمت و بزرگوارى را جز همین خاندان به خود ندیده است . این خاندان معلم انسانیت در پیمودن مسیر کمال بوده اند و خداوند به وسیله آنان و با خون شهیدانشان شجره طیّبه توحید را آبیارى نموده است .

پدر امام هادى علیه السلام ، حضرت جواد علیه السلام از نوابغ و اعجوبه هاى روزگار بود و پس از وفات پدر (حضرت رضا علیه السلام) در سن هشت سالگى (حدود هفت سال و چند ماه ) امامت عامه مسلمین و مرجعیّت دینى را به عهده گرفت .

 

مادر گرامی آن حضرت

همانطور که بارها گفته ایم اسلام تمام تلاش خود را بر وحدت جامعه و اتفاق کلمه گذاشت و صداى : «یا ایها الناس ‍ انا خلقناکم من ذکر و انثى ... » در داد و با دستورات خود ریشه تفرقه و تفاخر نژادى را خشکاند. امامان ما در تک تک حرکات و سکنات خود بیانگر نظر قرآن و اسلام درباره وحدت نژادى و تساوى مردم بودند و عملا در این راه گام بر مى داشتند و فرقى میان سفید و سیاه (جز به تقوا) نمى گذاشتند و براى از بین بردن اختلافات ویرانگر، پیش قدم شده با کنیزان ازدواج مى کردند، امام سجاد علیه السلام با کنیزى ازدواج کرد و زید بن على - شهید همیشه جاوید - از این پیوند مبارک به دنیا آمد.

یکى از اصحاب امام جواد علیه السلام - به نام محمّد بن فرج حکایت کند:

روزى حضرت ابوجعفر، امام جواد علیه السلام مرا در محضر مبارک خویش فرا خواند.وقتى بر آن حضرت وارد شدم و نشستم ، اظهار داشت : امروز قافله اى به این محل آمده است و تعدادى کنیز براى فروش همراه خود آورده اند. و سپس کیسه اى را - که مبلغ شصت دینار در آن بود - تحویل من داد و ضمن فرمایشاتى ، مطالبى را پیرامون کنیزى بیان نمود؛ و حالات و خصوصیّات آن کنیز را از جهت قیافه ، قامت و لباس توصیف کرد.

بعد از آن که امام جواد علیه السلام ، مطالب لازم را بیان نمود، به من دستور داد تا به سمت آن قافله حرکت کنم و آن کنیز مورد نظر را خریدارى نمایم . پس طبق دستور حضرت حرکت کردم ، هنگامى که به محل فروش کنیزان رسیدم ، کنیزان را یکى پس از دیگرى تفحّص و جستجو کردم تا سرانجام ، کنیز مورد نظر حضرت جواد علیه السلام را - که توصیف و معرّفى نموده بود - پیدا کردم . و در نهایت ، او را به همان مقدارى که حضرت داده بود خریدارى کرده و خدمت امام علیه السلام آوردم .

این کنیز نامش سمانه (جمانه) بود؛ و طبق اقرار و اعتراف خودش ، دست هیچ نامحرمى به او دراز نشده بود؛ و صحیح و سالم در خدمت امام محمّد جواد علیه السلام حضور یافت .

امام جواد علیه السلام نیز با این کنیز ازدواج نمود و امام على هادى علیه السلام ثمره این ازدواج بود.

امام جواد علیه السلام براى تربیت و تهذیب همسر خود که با مفاهیم اسلامى آشنا نبود وى را در کنار دختران پیامبر - صلى اللّه علیه و آله - این اسوه هاى عفت و طهارت قرار داد و خود عهده دار تعلیم وى گشت . سلوک روحى و جاذبه امام و زنان حرم آنچنان نیرومند بود که بتدریج از این کنیز، پارسایى شب زنده دار و صالحه اى قارى قرآن و تالى آیات الهى به وجود آورد که این مطلب به وسیله راویان آثار نقل شده است . این زن شایسته ، نتیجه تهجد و تلاوت شبانه خود را دید و به بالاترین مرتبه افتخار دست یافت و رشک برین گشت زیرا افتخار مادرى امامى از امامان شیعه و سرورى از سروران مسلمین را کسب کرده بود. او عضوى از خاندانى گشته بود که خداوند آنان را پناهگاه بندگان و کشتى نجات قرار داده بود.

امام هادى علیه السلام ، ضمن فرمایشاتى در رابطه با منزلت و مقام والاى آن بانوى مکرّمه و بزرگوار، چنین اظهار نمود:

مادرم ، زنى با معرفت و با فضیلت بود؛ و نسبت به من معرفت کامل داشت و تمام مسائل و حقوق الهى را در همه موارد رعایت مى کرد، او اهل بهشت مى باشد.
و سپس افزود: تا قبل از پدرم ، حضرت جواد الا ئمّه علیه السلام دست هیچ انسانى به او نزدیک نشده بود.

 اما مورخین در نام مادر حضرت اختلاف کرده اند و ما برخى از این اقوال را ذکر مى کنیم :

1 - سمانه مغربیه  معروف به بانو «امّ الفضل».

2 - ماریه قبطیه .

3 - یدیش .

4 - حویت .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۱/۲۹
جواد نجمی

نظرات  (۲)

می بینم که خوب شروع کردی ولی متوقف شدی. مانع افتاده تو کارت؟ یاد سوره فلق بیفت... یکی باید به خودم بگه ها
به روزم آقایی
پاسخ:
میبینمتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی